حق با توست!
اسم خودت را گذاشته ای مرد!
تا دیروز نگاهت آنقدر عاشقانه بود,که دلم را به تو سپردم!
حالا که اومده می گویی:تمام دنیایت است...
می گویی:از بچگی دوستش داشته ای!
تو مردی؟!
همه مرد ها همین گونه اند؟!
چقدر خوش حالم که مرد نیستم!
اینگونه دیگر نامرد هم نمی شوم!
و "مرد "را زیر سوال نمی برم!
فرهاد هم مرد بود.
همین جا برای شیرین تیشه میزد!
گوش کن
هنوز پزواک صدای تیشه های عشقش می آید...